سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که بى دانستن فقه به بازرگانى پرداخت خود را در ورطه ربا انداخت . [نهج البلاغه]
روش شیعه در علوم - شیعه
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • از اولین روز بعد از شهادت پیامبر در تعلم علوم و معارف اسلامی ودرک حقایق اصول  فروع دینى به اهل بیت پیوسته از دیگران بگسست.
     کمیت قابل توجهی که به ده ها هزار حدیث میرسد از ایمه ى اهل بیت تلقى کرد و از روز اول طبق تعلیم اهل بیت به کتابت و تالیف قیام نمود (اگر چه نظر به منبع مقام خلافت ، این کار ،مخفیانه بود ) و در جمیع شؤون دینى، از اول اصول معارف گرفته ،تا اخر فروع و جزییات انها ،به بحث و انتقاد پرداخت ، و فر اورده هاى روایتى انها به حد کفایت ، پاسح هر گونه سؤال دینى را میداد و میدهد.
     در این اخبار اصول معارف دینى ، اخلاق عالیه ى انسانى ، سنن و قوانین اجتماعى و فردى اسلام، و همچنین سیره ى مرضیه ى پیغمبر اسلام در نهایت درجه ، واضح و تشریح شده است. 
     با اتکا به دلالت قران و هدایت همین اخبار قطعیه ،شیعه معتقد است که در معارف اسلامى ، حجت معتبر سه جیز است که به هر یک از انها می توان اعتماد نمود ، و به غیر انها نمى توان گروید: کتاب ، سنت قطعیه و عقل صریح ، و در حقیقت همه ى انها به حجیت کتاب بر میگردد زیرا ممیز روش مذهبى از روش فلسفی این است که فلسفه ، حقایق را از راه عقل بدست مى اورد ومذهب، از راه وحى اسمانى ووحى اسمانى قطعى در دست مسلمین ، همانا قران شریف مى باشد ، ولى همان قران شریف ، بیان پیغمبر اسلام را صریحا اعتبار داده و پیغمبر اسلام نیز بیان اهل بیت خود را با بیان صریح متواتر ، حجیت داده است .
     همچنین کتاب و سنت ، به مؤداى عقل سلیم و صریح ، در ایات بسیار و روایات زیادى ارجاع نموده و در نتیجه ، سنت قطعیه و عقل صریح ، مانند خود کتاب ، سمت حجیت پیدا کرده و قابل اعتماد گشته اند .
    ما در اصول معارف ، به اجملع اعتماد نمى کنیم ، زیرا حجیت اجماع ( چنان که در فن اصول روشن شده ) از این را است که خبر واحد یا در حکم خبر واحد مى باشد ، و چون خبر واحد ، بیشتر از ظن چیزى را افاده نمى کند و در اصول معارف ، علم قطعى لازم است اعتباری براى اجماع ، در اصول معارف باقى نمیماند ، تنها احکام فقهیه که اجماع در مورد انها حجیت دارد .
    در صورتى که کتاب صریحا نظر عقل را امضا و تصدیق نموده و به ان حجیت داده است ، هرگز اختلاف نظر در میان انها پیدا نخواهد شد و برهان عقلی نیز در زمینه ى فرض حقیقت کتاب و واقع بینی عقل صریح، همین نتیجه را مى دهد ، زیرا فرض دو امر واقعى متناقض ، متصور نیست ، و اگر احیا نا فرض شود که دلیل عقلى قطعى با دلیل نقلى ، معارض بیفتد ، چون دلالت دلیل نقلى ، از راه ظهور ظنى لفظ خواهد بود ، با دلیل قطعى الدلاله معارضه نخواهد نمود و عملا نیز موردى برای چنین اختلافى وجود ندارد .
    افریده شدن روح پیش از بدن ، در قران شریف مذکور نیست بلکه در حدیث وارد است و حدیث نام برده – چنان که اهل فن تصریح کرده اند – از اخبار احاد مى باشد ، و ما در اصل معارف ، به اخبار احاد عمل نمى کنیم ، مگر این که محفوف به قرینه ى قطعیه بوده باشد البته با قیام حجت قطعى بر خلاف مدلول خبر ، وجود قرینه ی قطعیه نسبت به سند و دلالت معنى ندارد . البته این گونه روایات را طرح نیز نمى کنیم ، بلکه در صورت امکان به وجه صحیحى تاویل مى شود، و در صورت عدم امکان ، مسکوت عنه مى ماند .
     خلاصه این که : شیعه طبق تعلیم اهل بیت (ع) که شارح نحوه ى تعلیم قران مى باشند ، جز حجت هاى سه گانه « کتاب ، سنت قطعیه ، عقل صریح » به چیزى اعتماد نمى کند و چنان که گفته شد ، مرجع اعتماد به هر سه ، همان اعتماد به وحى اسمانى است که رویه ى مخصوص مذاهب و ادیان اسمانى است.



    دانشجوی امام صادق (ع) ::: یکشنبه 85/6/19::: ساعت 10:14 صبح
    نظرات دیگران: نظر
    موضوعات یادداشت: شیعه

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 15
    کل بازدید :87106

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    روش شیعه در علوم - شیعه

    >>لینک دوستان<<

    >>لوگوی دوستان<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<