يك نكته در كامنت قبلي من مبهم است(يعني بسيار بد گفتم!) . اينكه گفته ام اثبات شفاي بيمار توسط عيسي مشكل تر است از جريان شكافته شدن دريا در زمان پيامبران قبل منظورم اين بود كه شفاي بيمار و از دين دست معجزات معمولا سرو صداي كمتري ميكند و از طرفي اثبات آن كه اين بيمار خود به خود خوب شده و يا توسط معجزه ، مشكل است لذا كلا ادعاي چنين معجزه اي در زمان عيسي كه مردم از زمان پيامبران قبل رشديافته تر بوده اند ساده تر است از ادعاي شكافتن دريا يا اژدها شدن عصا. براي مثال در زمان ما من ممكن است حداكثر بتوانم ادعا كنم كه مي توانم بيماران را با قدرت الهي خود شفا دهم و گروه اندكي هم حرفم را باور كنند( و ديده ايم كه اين روزها انرژي درماني خيلي باب است) اما اگر بگويم كه امروز مادري بدون ارتباط با مردي داراي فرزند شد اين حرف را هيچ كس قبول نميكند و با يك آزمايش ساده واقعيت امر مشخص ميگردد